توجه ! برای مشاهده تصاویر موجود در تمامی پست های این وبلاگ در اندازه بـزرگ و قالب اصلی روی آن کلیک کنیـد

۲۸ اسفند ۱۳۸۵

اندکی مانده به زلیخا


 

بر بالش غیظ ابروهایت
آفتاب غروب میکند
و بر وجد گونه های صورتی ات
مهتاب روشنی میپذیرد
غروب و روشنی را
كه هر دو نا مطابق اند
پیراهن یوسف
و اندکی مانده به زلیخا .
چقدر راه ٬ پیش رو داریم ؟
شیرین و اندکی مانده به بیستون
فرهاد را هنوز کسی نچشیده است
و هنوز به بوسه ای امیدوار است این مرد نازنین
مجنون اما ٬ جنس دیگری دارد .


صادق اهری۱۳۸۵/۱۲/۲۱

باز آوری شده از وبلاگ قدیمی ام با کمی دستکاری

 http://sadeqahari.blogspot.com/2008/08/12.html

هیچ نظری موجود نیست:

Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...