توجه ! برای مشاهده تصاویر موجود در تمامی پست های این وبلاگ در اندازه بـزرگ و قالب اصلی روی آن کلیک کنیـد

۲۱ آذر ۱۳۹۵

سایه بان سیمانی

فکر نکن که ندارمت !
میبینمت از زمانیکه تراکتورها ، مابین آبی آب ، تا شنهای شناور ساحل دریا بیل میکوبند بر نرمه ها ، تا عضله های بی رمق ماسه را از هم جدا کنند ، بتُن بریزند ، که سایبانی بسازند از برای من ٬ یا برای تو .
با اینهمه زیر آن سایه بان لَختی درنگ هم کافیست تا بوسه های شن و سیمان با هم قاطی شوند با عطر باد
تا تو نرفتی از یاد .      
 ۸۵/۰۱/۱۸ 

یک اهری و اتفاقات ساده  صادق اهری
Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...