توجه ! برای مشاهده تصاویر موجود در تمامی پست های این وبلاگ در اندازه بـزرگ و قالب اصلی روی آن کلیک کنیـد

۱۴ دی ۱۳۹۵

بابک گفت : دو تا سوسیس کافیه


روزمره گی |
داخل یکی از سوپرماركتهای نسبتن بزرگ شهر و به احترامم! و به انتظار دوستی، روی صندلی پشت يخچال ويترينی در قسمت پروتئين فروشی  جای مان داده بودند كه دو جوان رشيد و بلند بالایی وارد مغازه شده  و يكي از آنها كه " موی سرش يه جور عليهده ای سیخکی و روغنی و ريش ديگرگونه داشت " رو به من كرد و گفت : آقا دو عدد سوسيس لطفن ! 
كم نياوردم . از جايم بلند شدم و درب يخچال كشويي را به چپ هولاندم و سوسيسی متصل به هم را داشتم از داخل
يخچال در مي آوردم كه صاحاب مغازه ، با کمی دستپاچگی آنهمه را از دستم گرفت و داخل يخچال كرد و یواشکی در گوشم  گفت : اينها دانشجو ان . اینو برا خوردن نمیخان که . واسه مزه میخان !  و دستش را كرد توي يخچال و دو عدد سوسيس سوا افتاده از ديگران را به همون جوان داد . جوان سر برگرداند و از رفيقش كه دم در ايستاده بود پرسيد : بابك دوتا سوسيس كافيه ؟ ... بابك جواب داد: كافيه
داشتند میرفتند ... رفتند ... و من دلم بحال خودشان و پدر مادراشون و امیدهای پر از مستی شان وا رفت !

هیچ نظری موجود نیست:

Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...