توجه ! برای مشاهده تصاویر موجود در تمامی پست های این وبلاگ در اندازه بـزرگ و قالب اصلی روی آن کلیک کنیـد

۲۰ دی ۱۳۹۵

قصۀ پر غصۀ یک سکه باز !

 | وبلاگ |
از سال 1368 بخاطر اینکه علاقه بسیاری به جمع آوری سکه های قدیمی داشتم آلبومی خریده و شروع به خرید سکه های قدیمی نقره و بندرت برنزی کردم . از آنزمان تاکنون نزدیک بیست و چار سال میگذرد که توانسته بودم تا همین چند سال اخیر آلبومم را پر از سکه های گرانبها و با قدمت کنم ... 
بخاطر اینکه این آلبوم روزی روزگاری بدست افراد نابابی نیوفتد و یا بقولی بسرقت نرود آنرا خیر سرمان در کتابخانه دم دستی اتاق خابمان استتار

کرده بودیم .
رد پای سکه ها 
امروز صبح از فرط نمیدانم چی چی به سراغ آلبوم رفتم و وقتی از قفسه کتابخانه آنرا برداشتم از کم وزنی اش دلم هُرّی ریخت - سریعن بازش کردم (آخه بیشتر از سه کیلو وزن داشت صاب مرده ) . آلبوم خالی بود ! و به جز چهار پنج سکه ای که چسبشان بیشتر بود و نشده بود آنرا از صفحه بکَنند چیزی باقی نمانده بود
منکه از حق خود نه در این دنیا و نه در آنوَر دنیا از عاملش نمیگذرم ... بگذریم !
از صبح تا الان به هزار جا فکرمان بی نتیجه رفته و برگشته
ولی واقعیت همان که سکه هایم به سرقت ابدی رفته حال توسط افراد خودی و یا بیخودی / دیگر توفیری برایم نمیکند جز اینکه اینجا تنها یک آلبوم خالی و رد پای سکه هاست که برایم باقی مانده :(
پ ن : دلمان خیلی گرفته س . نه بخاطر پولش فقط بخاطر زحمتهاییکه در طی این بیست و چند ساله برای جمع آوری و خریدش کرده بودیم . ای مرگ بر دزد سکه ها ...
لااله الا الله ها ! چرا دزدای امروزی  به کاهدان نمیزنند ؟!

از وبلاگ مرحومم !   ه‍.ش. ۱۳۹۲ بهمن ۲۰, یکشنبه

۲ نظر:

ناشناس گفت...

ای بابا ـتسلیت می عرزم ـ یعنی به همین سادگی؟ حالا غصه نخوری هاااااااـ ـ ـ بالاخره از دنیا ومافیهایش فقط همین خاطراتش است که یقه مارا می چسبد ـ و اگر الزلیمر داشته باشیم و هزار درد بیدرمان کهولت ـ حتی اینهم نمی چسبد

صادق اهری گفت...

ممنون از بابت تسلیت و راهنماییتان :)

Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...